سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
طرفه صد و بیست و هشت
فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 2
کل بازدید : 6545
کل یادداشتها ها : 4
خبر مایه


بسم رب الحسین 

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

بدرستیکه حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است.

قال علی بن موسی الرضا علیه السلام:

«کلنا سفینة النجاة، و لکن سفینة الحسین اوسع، و فی لج البحر اسرع»

امام رضا علیه السلام فرمود:

«همه ی ما (اهلبیت) کشتی نجات هستیم: ولی کشتی نجات حسین وسیع تر و در تلاطم امواج سریع تر است.»

یاحسین ادرکنا

 


  

 

وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَآئِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ (اعراف-180)

امام صادق علیه السلام فرمود: به خدا سوگند، اسماى حسنى ماییم . یعنى صفات الهى در ما منعکس شده است و ما راه شناخت واقعى خداییم . طبق این احادیث، جمله‏ى «ذروا الّذین یلحدون»، به ما مى‏ گوید که به ملحدین فضائل اهل‏بیت ‏علیهم السلام تکیه و اعتنا نکنید.
در روایت دیگرى امام رضا علیه السلام فرمودند : ما اهل‏بیت ‏علیهم السلام اسماى حسناى خدا هستیم که عمل هیچ کس بدون معرفت ما قبول نمى ‏شود. «نحن واللّه الاسماء الحسنى الّذى لایقبل اللّه من احد عملاً الاّ بمعرفتنا»
عبارت «الاسماء الحسنى» ، چهار بار در قرآن آمده است. اسماى حُسنى‏ سه مصداق دارد : صفات الهى، نام‏هاى الهى و اولیاى الهى.
امام رضاعلیه السلام فرمود: هرگاه به شما مشکلات و سختى روى آورد، به وسیله‏ ى ما از خداوند کمک بخواهید و سپس فرمود: «وللّه الاسماء الحسنى فادعوه بها»


  
 
 
 

«نامت پایداری ا‌ست» و «سید» دو شعر از «حسین اسرافیلی» است که برای «سیدحسن نصرالله» سروده.

*«نامت پایداری است»

نامت، وحشتی است که با هر موشک
شلیک می‌شود
و تل‌آویو را می‌لرزاند
و گله خوک‌ها را فراری می‌دهد
نامت صاعقه‌ای ا‌ست ناگهان
که می‌پیچد
و شمشیری‌ است که دو نیم می‌کند
نامت زلزله‌ای است
که با 10 ریشتر در حیفا منجر می‌شود
و در تمام جهان طنین می‌اندازد
و دندان گراز را در بنت جبیل می‌شکند
نامت توفان است
پیش از آنکه تخمین بزنند
فرو می‌پچید و می‌پیچاند
و مانند پنجه‌های عقاب
بر بدن طعمه فرو می‌رود
نامت تیری است
که در امتداد نگاهت
آرامش دشمن را نشانه می‌رود
رگباری‌ است که بر دشمن می‌بارد
اضطرابی است که دل صهیونیزم را فرا گرفته است
کابوسی‌ است
که رؤیای اشغال‌گران را سیاه می‌کند
نامت پرچمی ا‌ست که می‌وزد
و بر دوش رزمندگان در اهتزاز است
و نسیم را به عدالت تقسیم می‌کند
نامت موشک است
که مرکاوا را منفجر می‌کند
و از هلی‌کوپتر تروریست نمی‌ترسد
نامت
فریاد مطنطنی است
که در حنجره‌ها جاری ا‌ست
چون آبشار
که در جنگل
و توفان
که در دشتها
و موج
که در دریاها جریان دارد
نامت
آذرخش است، پنهان در ابرها
نامت
نسیمی است که می‌وزد
و آرامش را هدیه می‌کند
نامت
مظلومی است که در زیر آوار قانا
نفس می‌کشد
و با هر شهیدی تشییع می‌شود
و با هر مجروحی
بیمارستان‌ها را معطر می‌کند
نامت
سپیده‌ای است برپیشانی صبح
که شب را فرو می‌پیچید
نامت پایداری ا‌ست
نامت پنجره‌ای‌ است
گشوده بر باغ‌های ایمان
که آفتاب را به میهمانی فرا می‌خواند
نامت بهار است
که از دریچه دل‌ها وارد می‌شود
و قلب‌ها را به تسخیر خدا در می‌آورد
نامت بشارت است
و امت را نوید پیروزی می‌دهد
نامت تکیه‌گاهی‌ است مطمئن
پناهگاهی ا‌ست محکم
و سایه‌بانی ا‌ست مهربان
برای دل‌های مجروح
کودکان زخمی
زنانی شوی مرده
نامت، امید به آینده‌ است
نامت التیام زخم‌های لبنان است
و تبسمی که بر لبان لبنان
خواهد شکفت

* «سید»

«سید» نگاه می‌کند و برق می‌جهد
«سید» نگاه می‌کند و رعد می‌زند
«سید» نگاه می‌کند و مرگ می‌رسد
چون رعد، ناگهان
گوساله‌های «سامری» از وحشت بزرگ
در دشت می‌رمند
«سید» نگاه می‌کند
از پشت ابرها
رنگین‌کمان تازه‌ای از عزت و شرف
برخاک قدس پاک
دامن گشوده است
سید:
تو نام دیگر اعجاز و عزتی
با ریشه‌های کهنه گسترده در زمین
ای قائد العرب:
خندق،
به استقامت تو چشم دوخته است
در عرصه ستیز
خیبر
شکوه دیگری از دست‌های توست
فرمانده عزیز!
سید:
تو در کجای زمان ایستاده‌ای
بی‌هیچ واهمه
ای یادگار حیدر!
فرزند فاطمه!
اینجا زمین به نام تو سوگند می‌خورد
نامت تبسمی ست که بر صلح می‌شود
تا بی‌حضور ننگ و خیانت
بر جنوب بنشیند

مقاومت لبنان در آیینه شعر/ عباس براتی‌پور

خون می‌شود بر تیغ ستم پیروز

«قدس» عنوان شعری است از «عباس براتی‌پور» که برای مقاومت اسلامی مردم مظلوم لبنان و فلسطین سروده شده است.

«ای قدس ای حماسه شورانگیز
بر دفع ظلم سامریان برخیز
بنگر که از شرارت صهیونی
گشته بهار خسته‌دلان پائیز
ابلیس حکم رانده به هر وادی
بس نارواتر از ستم چنگیز
بس سینه‌ها که گشته ز کین صد چاک
بس دیده‌ها که گشته ز خون لبریز
در خاک و خون فتاده به برزن
پیر و جوان و کودک بی‌تمییز
آوای ناله می‌رسد از هر کوی
تیغ از نیام برکش و بی‌پرهیز،
برگیر انتقام شهیدان را
صهیونیان سفله به دار آویز
برکش لگام واقعه بی‌تأخیر
زین کن سمند حادثه و بستیز
ناباوران پست به آتش کش
سوزند تا به عرصه رستاخیز
این درد جانگداز به پایان بر
فرعونیان به نیل مذلت ریز
خواه از خدای عزوجل نصرت
شادی مسلمین جهان را نیز
خون می‌شود به تیغ ستم پیروز
بردار سر ز زانوی غم برخیز
گردد رها به همت حزب‌الله
قدس شریف و مردم دل آگاه»

 
 

  

بسم الله الرحمن الرحیم

دوستان عزیز سلام

یک غزل قدیمی تقدیم می کنم، که فکر میکنم با حال و هوای این روزها مناسب باشه

امیـد رهـایی

باید که روزی هم دل ما شادگردد --- از دردها از رنج ها آزاد گردد

باید که روزی بعداز این طوفان غمها --- این خانه ی ویران ما آباد گردد

باید زمینی که پر از مستضعفین است --- روزی رها از ظلم و از بیداد گردد

آن سرزمینی را که قدس نازنین است --- با دست مهدی عاقبت آزاد گردد

باید که کاخ ظالمان با هیبت او --- از بیخ و بن برکنده و بر باد گردد

باید که روزی آن عزیز دلشکسته --- با انتقام مادرش دلشاد گردد

طوفان به پا گردد درون سینه ی من --- هرگاه در بزمی زمهدی یاد گردد

ای کاش روزی طرفه را لطفی نمایی --- تا بعد از این با نور تو امداد گردد

حسین طرفه

27/9/79 شب 21 ماه مبارک رمضان 1421 - قم

اللهم عجّل لولیّک الفرج والعافیة و النّصر

 


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ